کاهش نرخ جذب سرمایهگذاری خارجی در اقتصاد ایران به دلیل تحریمها و خروج بسیاری از شرکتها و سرمایهها از اقتصاد کشور همزمان با کاهش سطح نقدینگی ارزی کشور مشکلاتی را در سطح کلان اقتصادی ایجاد کرد که کاهش رشد اقتصادی و بروز تورم نشانههایی از این موضوعات هستند.
این در شرایطی است که جذب سرمایه فقط به معنای جذب پول نیست و واردات تکنولوژی و دانش فنی هم از اهمیت بالایی برخوردار است که در جریان این تحریمها متوقف شده یا به سختی و هزینههای بالا صورت میگیرد.
با روی کار آمدن دولت جدید و دستاوردهایی که در حوزه سیاسی به دست آمده امید به بازگشت بسیاری از این شرکتها و سرمایهها افزایش پیدا کرده که خوشبختانه این موضوع با بهبود و افزایش ظرفیتهای بازارهای مالی کشور به خصوص بورس اوراق بهادار همراه شده است.
در این رابطه شبکه خبری سیانبیسی آمریکا در گزارشی که اخیرا منتشر کرد ایران را به عنوان مقصد جدید جذب سرمایهگذاری خارجی بعد از برداشتن کامل تحریمها معرفی کرد و تصریح نمود که بازار سهام به دلیل آنکه بزرگ و سیال است، میتواند مورد توجه سرمایهگذاران خارجی واقع شود و شرکتهای بینالمللی برای سرمایهگذاری در ایران باید برنامهریزی کنند.
اما متخصصان امر معتقدند هنوز بعضی چالشها وجود دارد که جریان جذب سرمایههای خارجی را در بورس کند میکند.
در این رابطه طی گفتوگو با سیدحسن حسینی از کارشناسان بازار سرمایه در حوزه سرمایهگذاری خارجی به بررسی جزئیات ورود بورس اوراق بهادار ایران به عرصه بینالمللی پرداختیم که در پی میآید.
انتخاب یا الزام؟
حسینی در ابتدای اظهاراتش به لزوم بینالمللی شدن بورس ایران اشاره کرد و گفت: سند چشمانداز ایجاب میکند در صورتی که بخواهیم موقعیت ممتازی در منطقه خاورمیانه داشته باشیم باید بورس ایران را بینالمللی کنیم.
وی با بیان اینکه ایران دارای یک بازار سرمایهای با ارزش بیش از ۱۰۴ میلیارد دلار است که برای سرمایهگذاران خارجی جذاب است، ادامه داد: در حالی که اکثر کشورهایی از قبیل قرقیزستان با شرکتهای بسیار کوچک وارد بورسهای بینالمللی از جمله لندن میشوند، ولی متاسفانه در ایران تنها روش تامین مالی استفاده از بانکهای داخلی یا فاینانسهای بینالمللی است که هزینههای زیادی از قبیل نرخ بهره، نرخ مدیریت، تعهد و بسیاری از محدودیتهای دیگر را در بردارد و این هزینههای گزاف باید توسط کشور پرداخته شود.
به گفته وی، حتی کشورهایی مثل ونزوئلا پس از اینکه توسط موسسات اعتباری بینالمللی اعتبار سنجی شدند، اوراق قرضهشان در بازارهای بینالمللی به راحتی خرید و فروش میشود و پروژههای کشورشان تامین مالی میشود.
حسینی در توضیح این موضوع گفت: به دلیل اینکه شرکتهای داخلی همیشه سعی کردهاند با منابع صندوق توسعه ملی، بانکهای تجاری و سایر منابع مالی داخلی مواجه باشند به هیچوجه ورود به بورسهای بینالمللی که نسبت به سایر منابع تامین مالی کمریسکتر و کمهزینهتر است را ترجیح ندادهاند.
وی ادامه داد: چنانچه همه مدارک مورد نیاز آماده باشد، کل پروسه ورود به بورسهای بینالمللی 6 ماه طول میکشد.
این کارشناس بازار سرمایه اراده قاطع مدیران شرکتهای داخلی را مهمترین نکته در ورود به بورسهای بینالمللی دانست.
تامین مالی گران
وی در ادامه اظهاراتش به گران بودن روش تامین مالی در ایران نسبت به دیگر کشورها اشاره کرد و افزود: شرکتهای تامین سرمایه از اقصی نقاط جهان منابع مالی ارزان قیمتی از جمله وامهای 5/2 درصدی دریافت میکنند در صورتی که تامین مالی در ایران نسبت به سایر کشورها گران است؛ نرخ کارمزد بانکی که به دست تولیدکننده میرسد عمدتا از 30 درصد فراتر میرود و شما میبینید در نتیجه تولید و صادرات ما در مقایسه با کشورهای همجوار هم نمیتواند رقابتیتر باشد.
اشتغالزایی بیشتر
حسینی در ادامه اظهاراتش طراحی بستههای تشویقی متنوع برای شرکتهای خارجی برای ورود به بازار سرمایه ایران و تسریع مجوز توسط سازمان بورس را یکی از الزامات در بینالمللی شدن بورس دانست و افزود:
عموما پروسه تصمیمگیری برای سرمایهگذاری در همه جای دنیا پیچیده و طولانی است، ولی خوشبختانه بازگشت سرمایه بالا در ایران در همه صنایع و به ویژه بورس میتواند این بخش را به بخش پیشتاز کشور تبدیل کند.
وی با بیان اینکه ایران میتواند به عنوان کانون جذب شرکتها و موسسات مالی بینالمللی در منطقه خاورمیانه باشد، ادامه داد: مطمئنا بورس میتواند با بانکهای بینالمللی برای انتقال سود سهامداران وارد عمل شود تا در کمترین زمان سرمایهگذاران بتوانند نسبت به انتقال اصل و سود سرمایه خود اقدام کنند.
حسینی در ادامه با بیان اینکه بر اساس گزارشهای بینالمللی، ایران در منطقه خاورمیانه دارای بالاترین سرمایه انسانی تحصیلکرده و باهوش است، خاطرنشان کرد: به طور قطع چنانچه بورس کشور به سمت بینالمللی شدن پیش رود اشتغالزایی خوبی را در این صنعت شاهد خواهیم بود؛ از جمله فارغالتحصیلان رشتههای مدیریت مالی، اقتصاد، بازاریابی، تبلیغات و… در این بخش جذب میشوند.
تحلیل جهانی در بهبود کشف قیمتها
وی در پاسخ به سوال خبرنگار ما مبنی بر اینکه بینالمللی شدن بورس با مفهوم حضور شرکتهای داخلی در بورسهای خارجی و حضور سرمایهگذاران خارجی در بورس تهران، هر کدام چه پیشنیازهایی دارد و اثرات این دو روش در اقتصاد ملی به چه شکلی است، گفت: از لحاظ اقتصاد ملی مهمترین مزیت ورود به بورسهای خارجی دسترسی به منابع مالی بینالمللی است؛ اگر سند چشمانداز را مورد توجه قرار دهیم نیازمند منابع مالی زیادی خواهیم بود.
وی ادامه داد: با ورود شرکتها به بورس و بازارهای جهانی دانش فنی و استانداردهای بورس، استانداردهای مدیریتی و راهبری شرکتی بالاتر میرود و این امر به افزایش شفافیت و بهبود مدیریت شرکتها کمک خواهد کرد و این شرکتها به لحاظ تحلیل مالی و مدیریت سرمایهگذاری زیر ذرهبین صدها سرمایهگذار از بورسهای مختلف دنیا خواهند بود و در نهایت تحلیل جهانی در بهبود کشف قیمتها نقش اساسی خواهد داشت.
حسینی در ادامه به شرایط شرکتها برای بینالمللی شدن اشاره کرد و گفت: شرکتهایی که میخواهند وارد بورسهای بینالمللی شوند باید شرکتهایی باشند که دارای تیم مدیریت قوی و حرفهای، تجربه در بازار، درآمدزا، داشتن طرح تجاری قوی و همچنین دارای صورتهای مالی حسابرسی شده حداقل برای 3 سال باشند تا بتوانند سرمایهگذاران خارجی را تحت تاثیر قرار دهند. به گفته حسینی، شرکتهایی که تکنولوژی محور بوده و در مرحله راهاندازی هستند باید از روشهای تامین مالی دیگر از جمله سرمایهگذاران خطرپذیر
(Venture Capitalist) برای تامین مالی آنها بهره جست که متاسفانه شرکتهای تامین مالی با محوریت تکنولوژی در ایران وجود ندارد.
حسینی خاطرنشان کرد: عموما برای ورود به بورسهای بینالمللی موسسات مشاورهای مالی و حقوقی هستند که تواما الزامات بورسها و استانداردهای آنها را بررسی میکنند و بر آن اساس اعلام میکنند که آیا شرکتی میتواند وارد بورسهای بینالمللی شود یا خیر و برای ارزیابی اولیه هیچ گونه هزینهای دریافت نمیکنند.
وی نکته دیگر در بینالمللی شدن بورس را رعایت ضوابط گزارشگری مالی و استانداردهای حسابداری بینالمللی دانست و گفت: از جمله الزامات پذیرش در بورسهای خارجی رعایت ضوابط گزارشگری مالی و استانداردهای حسابداری بینالمللی است؛ اگر شرکتی بخواهد وارد بورس خارجی شود باید صورتهای مالی خود را براساس استانداردهای بینالمللی ارائه مجدد کند، پس ما باید بتوانیم ارتباطی بین حسابرسان خودمان با حسابرسان بینالمللی فراهم کنیم تا بتوانند در سر برگ حسابرسان معتمد گزارش خود را ارائه کنند.
این کارشناس بازار سرمایه در ادامه تصریح کرد: سرمایهگذاران خارجی عاشق شفافیت هستند و دوست دارند وضعیت شرکت کاملا شفاف و صادقانه ارائه شود تا آنها تصمیم بگیرند هر موقعی که بعد از سرمایهگذاری تمایل داشتند، سرمایه خود را خارج کنند بنابراین (Exit Strategy) باید کاملا مشخص باشد.
بنا به گفته حسینی مشکل دیگر موضوع انتقال ارز است که باید مورد توجه قرار گیرد و همچنین نکتهای که نباید از نظر دور داشت، تصویر غیرشفاف ایران در جهان از سوی سرمایهگذاران بینالمللی است؛ این نگاه واژگونه از ایران باید با توجه به تبلیغات و روابط عمومی فعال و استفاده از دیپلماسی رسانهای بینالمللی افزایش یابد.
به گفته این کارشناس بازار سرمایه در حال حاضر 550 میلیون سرمایهگذار در اروپا وجود دارند و بسیاری از آنها علاقهمند هستند در سهام شرکتهایی که احساس میکنند سودآور است، مشارکت کنند و این در حالی است که شمار سهامداران در بازار سرمایه ایران بالغ بر 6 میلیون و هفتصد هزار نفر است که با توجه به پتانسیلهای ایران در مقایسه با کشورهای منطقه میتواند سالانه 30 درصد افزایش یابد.
نهادهای تاثیرگذار
حسینی در ادامه اظهاراتش به نقش سازمان بورس در این زمینه اشاره کرد و گفت: سازمان بورس و اوراق بهادار میتواند زیرساختهای لازم قانونی را از طریق امضای یادداشت تفاهمها با بورسهای بینالمللی انجام دهد تا بخش خصوصی بتواند در محیطی سیال و روان گام بردارد.
وی بخش مهم دیگری را مربوط به کارگزاران دانست و گفت: کارگزاران ما با ادبیات ورود به بورسهای بینالمللی و ورود شرکتهای خارجی به بورسهای داخلی آشنا نیستند؛ کارگزاران بورسی اگر بدانند که با ورود سرمایهگذاران خارجی به بورسهای داخلی آنها میتوانند سودی به مراتب بیشتر داشته باشند، خودشان در مسیر بینالمللی شدن گام بر میدارند. حسینی معتقد است: زمانی که شرکتهای موجود بورسی ما از 500 عدد فعلی به 1500 شرکت افزایش یابد،به همان نسبت شاخصهای اقتصاد کلان کشور افزایش خواهد یافت. بنابه نظر این کارشناس هم شرکتهای داخلی باید در بورسهای بینالمللی حضور داشته باشند و همچنین شرکتهای خارجی از قبیل google و yahoo در بورسهای داخلی حاضر باشند.
حسینی استفاده از روشهای بینالمللی بازاریابی از قبیل برگزاری همایش بینالمللی در خصوص بازار سرمایه (Roadshow) در کشورهای هدف، فعال ساختن رایزنهای اقتصادی در نمایندگیهای سیاسی خارج از کشور، تهیه پکیجهای اطلاعرسانی و مشوقهای سرمایه گذاری و تخفیفات مالیاتی در این خصوص را از جمله عواملی برشمرد که میتواند مسیر بینالمللی شدن بورس را در عرصه بینالملل تسریع کند.